فرمانده بی ســـر
فرم در حال بارگذاری ...
جـــادوی چشــم
نمیــدانم در چشمـــانت چیست که مــرا اینگونه پریشــان کرده…
فرم در حال بارگذاری ...
ســردار بــی ســـر
رفیقت شدم،امروز اولین روز رفقاتمونه تو رو به جون بی بی زهرا(س) واسه رفیق بی سر وپات دعا کن که مثل خودت شهید بشه شهیـــــــد بی سر….بی دســــت
فرم در حال بارگذاری ...
بـــابــای عشقـ
اول پاییز بود و در کلاس
دفتر خود را معلم باز کرد
بعد با نام خدای مهربان
درس اول آب را آغاز کرد
گفت بابا آب داد و بچه ها
یک صدا گفتند بابا آب داد
دخترک اما لبانش بسته ماند
گریه کرد و صورتش را تاب داد
او ندیده بود بابا را ولی
عکس او را دیده در قابی سپید
یادش آمد مادرش یک روز گفت
دخترم بابای پاکت شد شهید
مدتی در فکر بابا غرق بود
تا که دستی اشک او را پاک کرد
بچه ها خاموش ماندند و کلاس
آشنا شد با سکوتی تلخ و سرد
دختری در گوشه ای آهسته باز
گفت بابا آب داد و داد نان
شد معلم گونه هایش خیس و گفت
بچه ها بابای زهرا داد جان
بعد روی تخته سبز کلاس
عکس چندین لاله زیبا کشید
گفت درس اول ما بچه ها
درس ایثار و وفا ، درس شهید
مشق شب را هر که با بابای خود
باز بابا آب داد و نان نوشت
دخترک اما میان دفترش
ریخت اشک و “داد بابا ، جان” نوشت.
#Tazari313
فرم در حال بارگذاری ...
بغـــض
آقا اجازه ! دلزده ام از تمام شهر
بی تو دلم گرفته ازاين ازدحام شهر
آقا اجازه! دست خودم نيست خسته ام
در درس عشق من صفِ آخرنشسته ام
در اين كلاس ، عاطفه معنا نميدهد
اينجا كسی برای تو برپا نميدهد
آقا اجازه ! بغض گرفتـه گلويمان
آنقدر رد شديم كه رفت آبرويمان
*****
یادمان باشد اگر تنـگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه تنهاست از او یاد کنیم
فرم در حال بارگذاری ...